متن سخنرانی جایزه نوبل ادبیات 2023

“سخنرانی ارائه توسط پروفسور آندرس اولسون، عضو آکادمی سوئد، رئیس کمیته نوبل ادبیات، 10 دسامبر 2023.

علیاحضرت، برندگان محترم جایزه نوبل، خانم‌ها و آقایان،

ورود به دنیای یون فوسه، پا گذاشتن به حوزه‌ای است که با بزرگترین اضطراب‌ها و عذاب‌های تصمیم‌گیری مواجه است. آثار غنی او حول محور سردرگمی فرد و دشواری‌های یافتن راهی در زندگی می‌چرخد. چه در نثر، درام یا شعر، نوشته‌های او به حالتی از عدم اطمینان نزدیک می‌شوند که می‌تواند رابطه‌ای با الهی باز کند. با اینکه کلمات معمولی در اینجا ناکافی به نظر می‌رسند، ویژگی نادر فوسه این است که او موفق می‌شود، همانطور که در بیان جایزه آمده است، «به آنچه غیرقابل بیان است، صدا ببخشد».

در ابتدای نویسندگی خود، فوسه غیرقابل بیان را در قطعه کوتاه نثر “نمی‌توانستم به تو بگویم” از سال 1991 ثبت می‌کند. در اینجا با مردی پیر آشنا می‌شویم که نمی‌تواند از یادآوری زنده چیزی که در تمام سال‌های زندگی مشترکشان نتوانسته به معشوقه‌اش بگوید، خود را رها کند. او نگاه چشمان او را که تنها در یک میز در کافه‌تریای مدرسه نشسته، از خاطر نبرده است، یادآوری‌ای که از آن روز به بعد در ذهن او جا مانده است. این اتفاق حتی در بستر مرگ او نیز همچنان ادامه دارد؛ کلمات و زندگی از هم جدا شده‌اند. اما زمانی که فوسه به پیرمرد اجازه می‌دهد تا ناگفته‌ها را بیان کند، غیرممکن به یک الگانسی دلنشین و پیروزی بر بی‌زبانی تبدیل می‌شود.

در شاهکار دیرینه “هفتگانه” که در سال 2021 تکمیل شد، شخصیت اصلی اسله یک هنرمند پیر است که به روح یک عارف مسیحی قرون وسطایی، مایستر اکهارت، در دعا به خدایی فراتر از همه مفاهیم و ایده‌ها روی می‌آورد. هم در قطعه اولیه ذکر شده و هم در این رمان دیرینه، شخصیت اصلی با اضطرابی پر شده است که تنشی بین معمولی و الهی ایجاد می‌کند. این اضطراب است که به کار درام داخلی خود را می‌بخشد.

یون فوسه نویسنده‌ای دشوار نیست. او از ساده‌ترین کلمات استفاده می‌کند و درباره تجربیاتی می‌نویسد که همه ما می‌توانیم با آن‌ها ارتباط برقرار کنیم: جدایی، مرگ و آسیب‌پذیری عشق. هرگونه دشواری با فوسه بیشتر به آمادگی ما برای باز کردن خود به عدم اطمینان وجودی که او به طور مداوم به آن لمس می‌کند، مربوط می‌شود. اما این واقعیت که او یکی از اجراشده‌ترین نمایشنامه‌نویسان امروزی است، نشان می‌دهد که این یک عذاب مشترک بین بسیاری است.

آنچه در مورد سادگی فوسه قابل توجه است این است که از طریق تکرار و تنوع به عمق و شدت می‌رسد. در رمان ابتدایی وحشتناک “گیتار بسته”، که در آن مادری خود را از آپارتمانش قفل کرده و از دختر نوزادش جدا می‌شود، حس وحشت به فرم زبان می‌آمیزد. در دنیای پرشور “صبح و عصر”، اضطراب به شگفتی و تسلی عمیق تبدیل می‌شود وقتی که مردی پیر به نام یوهانس یک صبح بیدار می‌شود تا بفهمد که در حال مرگ است و شروع به از دست دادن حس واقعیت می‌کند. در “هفتگانه”، نثر روان بدون وقفه‌های جمله‌ای یکی می‌شود با افکار سرگردان نقاش اسله، و خواننده را با قدرت هیپنوتیزم‌کننده جذب می‌کند.

یا فوسه بر غیرقابل بیان تمرکز می‌کند، همانطور که در این آثار، یا زبان سکوت را انتخاب می‌کند، همانطور که در تجدید نظر رادیکال نمایشنامه جهان در دهه 1990. با آغاز نمایش “کسی خواهد آمد”، نمایشی که او با آن به موفقیت بین‌المللی دست یافت، او امکان اجازه به تجسم بی‌زبانی را کشف می‌کند. در تئاتر، همه آنچه داخلی است باید آشکار شود و آنچه نمی‌توان گفت نیز باید به آن صدا بخشیده شود. این در یک سری طولانی از نمایشنامه‌های احساسی نشان داده می‌شود که شامل “نام”، “رویای پاییز” و “تنوعات مرگ” است. در اینجا، زمان گسترش می‌یابد تا به مردگان اجازه دهد جایگاه خود را روی صحنه بگیرند.

یون فوسه اولین برنده جایزه نوبل ادبیات است که به نروژی نوین می‌نویسد و مانند پیشین بزرگ نروژی خود، تاریجی وسااس، ترکیبی از ارتباطات محلی قوی با اعتقاد به امکانات ادبیات معاصر دارد. او از آنچه ما ممکن است به عنوان واژگان قطعی در نظر بگیریم، فاصله می‌گیرد و نقل قول او را تقریباً غیرممکن می‌سازد. به این ترتیب، او استاد دوگانگی و ناتمام است. در دنیای او، عدم اطمینان با نوری مخفی می‌تپد.

یون فوسه عزیز، اجازه دهید تبریکات گرم آکادمی سوئد را به شما ابلاغ کنم و از شما بخواهم تا به پیش بیایید و از دست اعلیحضرت شاه، جایزه نوبل ادبیات را دریافت کنید.”

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

فهرست